مهربونیهای اشکان
سلام پسرکوچولوی من امروز اومدم تا برات از خودت بنویسم ، از خودت که امید زندگی من هستی ، از تو که تمام هستی من هستی،از تو که با بودنت زندگی یکنواخت و تکراری رو برامون پر از خاطره کردی تنها با وجود توست که زندگیمان تکراری نیست.هر روزم با تو رنگ دیگری به خود میگیرد . بهار نزدیک است و من با بودن تو در کنارم هر روزم را بهار میدانم و تو که باشی دنیا برایم بوی گلهای بهاری را میدهد و دوست دارم هر روز با تو نفس بکشم . دوست دارم لحظه هایی که از خواب بیدار میشوم در کنارم باشی و من با گرمی دستهای کوچولوی تو که صورتم را لمس میکند از خواب بیدار شوم باور کن آن روزها برایم خیییییییییییلی شیرین و دلچسب است . و اما میخوام از ش...
نویسنده :
مهتاب مامان اشکان
8:31