اشكان كوچولوي مناشكان كوچولوي من، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

اشکان تک ستاره قلبم(اشکان شفیعی)

ماماني دلش گرفت

1393/8/17 10:32
258 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم.


ماماني امروز دلش خيلي گرفت،آخه بعد از چند روز تعطيلي كه داشتيم تو دوست داشتي ماماني تو رو واسه رفتن به مهد آماده كنه اما عزيزم من مجبور بودم صبح زود قبل از اينكه تو از خواب بيدار شي برم سركار.و از شانس بد من و تو مامان جون هم امروز نبود و بابايي بايد ترا آماده ميكرد.پسر خوشگلم شب و پيش من خوابيده بودي و نگران بودي كه من برم و ترا تنها بذارم ،الهي من فدات بشم كه زود زود از خواب بيدار مي شدي و ميگفتي ماماني دوست دارم و ميگفتي ماماني خوشگلم فردا تعطيل شو.اما چيكار كنم كه نميتونستم ترا به آرزوت برسونم عشقم و دلم واست كباب شد .الان كه سركارم دلم برات ي ذره شده و از اينكه نميتونم هيچوقت كنارت باشم احساس بدي دارم و گريه ام مي گيره.ماچگریهگریه


پسندها (4)

نظرات (3)

مامان ریحانه
17 آبان 93 20:57
عزیزم قربون دل مهربونت برم خانمی امیدوارم در همه حال سلامت باشی و بالا سر اشکان جون و با سلامتی میتونی کلی انرژی داشته باشی در عوض با پسر گلت شاد باشیو بازی کنی اینطوری می تونی در کنارش نبودنهاتو جبران کنی پس حالا لبخند بزن و غصه ی این چیزها رو نخور می بوسمت خیلی زیاد
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام ريحانه جون.فدات بشم.حس مادريه ديگه.نازنين كوچولو رو ببوس.
عمه فروغ
17 آبان 93 21:21
سلام.واقعا خیلی حس بدیه
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام.آره واقعا.
مامان فرخنده
9 آذر 93 8:00
خوشحالم كه مامان شاغل توي دوستام هستش وكاملا ميتونيم همديگر را درك كنيم چون اكثر مامانهاي وبلاگ خانه دار هستند بيچاره بچه هاي ما كه دوست دارند همش پيششون باشيم ولي مگه ميشه نرفت سركار
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
من هم خوشحالم فرخنده جون.راست ميگي مامانهاي شاغل بيشتر همديگه رو درك ميكنند.من هم دلم هميشه واسه اشكان ميسوزه.نميخوام هيچ كاستي داشته باشه اما مجبورم برم سركار مليسايي رو ببوس.شما هم لينكي.