اشكان كوچولوي مناشكان كوچولوي من، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

اشکان تک ستاره قلبم(اشکان شفیعی)

تابستانی که گذشت و ورود اشکان به پیش دبستانی

1394/7/7 12:44
1,199 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه سلام گرمی دارم به دوستان خوبم که در نبود ما دلشون برامون تنگ شده و واسمون کامنت گذاشتند و نگرانمون بودند ، دوستان گلم جای هیچ نگرانی نیست فقط من یه کم تنبل شدم و حسش رو نداشتم که بیام و مطلب بذارم و البته کمی هم مشغله کاری و فکری اجازه اینکار و نداد اما امروز تصمیم گرفتم هر طوری شده مطلب بذارم حتی شده برای تشکر و قدردانی از شما بزرگواران آرام

و اما پسر عزیزتر از جانم اشکان ، مامانی از شما هم به خاطر تنبلیش معذرت خواهی میکنه.دوستت دارم فرشته مهربونیها محبت

توی این دو ماهی که گذشت و ما نبودیم بابایی براش مشکلی پیش اومده بود و حدود یک ماهی سرمون به اون گرم بود و به همین خاطر تولد پسرکمون با یک ماه تاخیر به صورت جزئی برگزار کردیم و بازم اونی نشد که دلم میخواست اما به هر حال تونستم پسرکمو خوشحالش کنم.

حدود یکماه هم بنا به خواست خود پسرک تو کلاس نقاشی ثبت نامش کردیم و پسر گلم به همراه دخترخاله اش سان آی به کلاس نقاشی رفتند و چند تا نقاشی خوشگل یاد گرفتند اما هیچکدوم باب میل این دو وروجک نبود و زودی کنارش گذاشتند . خندونک

پسر گلم خیلی علاقه داشت که تو کلاس رباتیک ثبت نام کنه اما من این کلاس و برای تابستان بعدیش نگه داشتم تا کمی بزرگتر بشه و از خوش شانسی یکی از دوستان عزیز و مهربونم برای جشن تولد اشکان دو تا ربات فرستادند که اشکان تابستونو کلی با اونا حال کرد و علاقه اش چندین برابر شد و همینجا از دوست عزیزم سمیرا مامان رادین گلم تشکر میکنم که زحمت کشیده بودند و این کادو را فرستاده بودند, واقعا شرمنده مون کردند.

توی این مدت دو بار رفتیم شمال و سرعین و شما به شدت عاشق سرعین بودی و میگفتی مامانی نمیخواد بریم شمال و دوست داشتی بری استخر.آخه در طول روز دوبار رفتی استخر و چون دیدی اونجا استخرهاش زیاده و از این استخر به اون استخر واقعا برات مزه میداد . فدای پسر قشنگم بشم که عاشق آب بازی و استخره و قول دادم سال بعد ، بعد از عید 95 بفرستم بری آموزش شنا .

پسرکم این روزها گردن مامان به شدت درد میکنه و بخاطر همون سعی میکنم زیاد طرف گوشی و کامپیوتر نرم و همین باعث شده که نتونم به وبلاگت سر بزنم و زیاد نتونم توی گروه تلگرام فعالیت کنم ولی باز با کمکاری مامان شما این تعطیلات کلی کلمات انگلیسی و شعر و جملات کوتاه یاد گرفتی و به موقع سرجاش استفاده میکنی و من کلی لذت میبرم .

و اما مهمتر از همه اینکه پسرک من دیگه بزرگ شده و امسال میره پیش دبستانی و من مبهوتم از گذشت این همه سال کنار پسرکم که گذر زمان با بودن پسرک اصلا احساس نشد و مامان الان باورش نمیشه که اون پسرکوچولویی که داشت تو شکمش لگد میزد و با هر لگدش کلی ذوق میکرد و بعد از بدنیا اومدنش از هربار در آغوش کشیدنش و شیردادنش کلی لذت میبرد و همیشه تو دلش میگفت یعنی کی میشه که پسرک من هم بزرگ بشه و حرف بزنه و راه بره و بدوه و ... الان همین پسرکوچولوی مامان بزرگ شده و میره پیش دبستانی و مامان هنوز باورش نشده که کودکش 5 سال و 2 ماهه شده و کیف به دوش به دنبال تحصیل علم و دانش میره و میخواد که باسواد بشه . پسر قشنگم امیدوارم در تمام مراحل زندگیت بخصوص تحصیل که برای من خیلی مهم و با ارزشه موفق بشی و به درجات والاتر برسی و دعای من برای تو همیشه و در همه حال موفقیت و پیشرفتت و البته در کنار آنها سلامتت است . عاشقتم پسر گلم بغل

عکسها در ادامه مطلب

اینم از کیک تولد 5 سالگی پسر گلم که بابائی به تنهایی انتخاب کرده و یادش رفته بود روی کیک و بنویسه عصبانی

اشکان در حال باد کردن بادکنکها تولدش که با هر بار تکیدنشون میترسید و گریه میکرد گریه

اشکان و کادویی که بابائی براش گرفته بود

اشکان با کادوی مامانی و بابایی

با لباسی که خاله ندا براش کادو گرفته بود در مراسم کیک بران حاضر شد خندونک

فعلا به همین عکسها بسنده میکنم و ایشالا سر فرصت تکمیلش میکنم

 

پسندها (5)

نظرات (8)

همراه رایانه
7 مهر 94 13:47
همراه رایانه مرکز پاسخگویی مشکلات رایانه ای تلفن تماس از طریق خط ثابت : 9099070345 www.poshtyban.ir
مامان راحله
7 مهر 94 15:12
سلام دوستم .. این روزها مث اینکه همه تنبل شدیم هزارررررررماشالله به گل پسرخوشگل .. تولدش هم با تاخیر مبارک باشه
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام دوست خوبم.ممنونم که به ما سرزدین.آره آبجی من که خییییییییییلی. ممنون گلم. خدا بهار خوشگل و حفظش کنه. به زودی میام پستهاتونو میخونم.آخه دلم براتون تنگ شده. دوستون دارم.
مامان ریحانه
7 مهر 94 15:55
به به مهتاب خانوم چه عجب از این طرفا خیلی خوشحال شدم که بعد از اینهمه مدت پست گذاشتی اول اینکه خیلی ناراحت شدم واسه گردنت از الان گردنت درد اومده سراغت حتما برو و درمان کن عزیزم و اینکه انشالله هیچوقت تو زندگی مشکلی نداشته باشی خواهر و هیچ گره ای تو کارتون نیفته امیدوارم که الان مشکلتون کاملا حل شده باشه و اما همیشه به سفر دوست خوبم چه جاهای قشنگی رفتید فدای اشکان جونم بشم که بهش خوش گذشته واقعا سفر باید بیشتر برای بچه ها لذت بخش باشه قربونش برم که واسه خودش مردی شده ماشالله هزار ماشالله دومادیشو ببینی مهتاب جون پسر خوشگل و نازو مبارک باشه رفتنش به پیش دبستانیش انشالله بیای برامون از گرفتن مدرک دکتراش بگی بازم تبریک به خاطر تولدش و همچنین مبارک باشه کادوهای قشنگش دست دوستتون درد نکنه چه کادوی زیبا و قشنگی برای اشکان جون فرستاده مهتاب جون الهی که همیشه تو زندگی خوش باشی خواهر آقا اشکان نازمو خیلی ببوس
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام ریحانه گلم.شما مثل همیشه به ما لطف دارین.وای ریحانه اونروز که کامنتت رو خوندم تازه فهمیدم که چقدر دلم براتون تنگ شده.و الان که این کامنتت رو خوندم دلم یه جوری شد مخصوصا الان که دارم میخونم عصر یک پاییزه دلگیره.اصلا پاییز و دوست ندارم. آره ریحانه گلم الان حدود یکماه گردنم بدجوری درد گرفته و یه مدت کلا امانمو بریده بود.دارم از گردنی استفاده می کنم. دلم برای نازنین خانوم گل خیلی خیلی تنگ شده.دوستون دارم.
مامان راحله
9 مهر 94 13:33
تمام لذت عمرم در اين است / که مولايم اميرالمومنين است دوست عزیزم عیدتون پیشاپیش مبارک
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
ممنون گلم
عمه فروغ
9 مهر 94 16:10
سلام مهتاب جون ان شاا..که خوب باشیدخوشحالم از بازگشت دوبارتونخوشحالم که در این مدت سفرهای خوبی رفتید و حسابی به شما و مخصوصا اشکان خوش گذشته همیشه به شادی و گردش باشید به به گل پسرمون میره پیش دبستانی مبارک باشه عزیزم ان شاا. که همیشه موفق باشی بلا به دور باشه ازتون مهتاب جون ان شاا.. که بزودی مشکل گردنتون حل بشه
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام گلم.ممنون عزیزم. جای شما خالی بود بله عمه جون میره پیش دبستانی.پسرم دیگه بزرگ شده.مرسی عمه فروغ مهربون .امیدوارم شما هم در تمام مراحل زندگیتون موفق و پیروز باشید . آره فروغ جونم گردنم هنوز هم مشکلش حل نشده و خیلی اذیتم میکنه دوستون داریم
عمه فروغ
9 مهر 94 16:13
چه عکس های تولد خوشگلی بازم تولدت مبارک باشه اشکان جون ان شاا.. که همیشه شاد و سلامت باشی.کادوهات هم مبارک باشه ان اشا.. به شادی و خوشی ازشون استفاده کنی
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
ممنون فروغ گلم.شما همیشه لطف دارین.
مامان فرخنده
18 مهر 94 8:10
سلام مهتاب جون اميدوارم حالت بهتر شده باشه. واقعا چقدر زمان زود ميگذره الان ديگه اشكان جون ميخواد با سواد بشه وكلي چيزهاي مهم توي زندگيش ياد بگيره وتوي درسش به همون جاهايي برسه كه تو آرزو داري مهتاب جون كادوهات هم مبارك باشه دست همگي درد نكنه
مهتاب مامان اشکان
پاسخ
سلام فرخنده جونم عزیزمی ممنون بابت دعای قشنگت
مامانه شایلین
21 آبان 94 12:25
ای جونم چه ماشین تراکتوری زیبایی اشکان جووووووووووونم مبارکت باشه خاله